امروزم جمعس ..
یه فرصته دیگه برای دیدن حامد..
یه فرصته دیگه برای لذت بردن از زندگی...
ولی من که میدونم تو نمیای ...
میدونم که نمیدونی یکی اینجا چشم به راهت نشسته ..
میدونم که نمیدونی..یکی اینجا به امید اومدنت روزهارو میشماره..
ولی بالاخره که میای من دلم به همون روز خوشه..
پس بیا..
بیا ونزار بیشترازاین دلتنگت باشم
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : جمعه 6 دی 1392
ا 14:31 نويسنده : نیلوفر ا